سیاست در نهاوند؛ آشفتگی مزمن و بیبرنامگی ساختاری

علی امامی : نهاوند بار دیگر در بزنگاهی سیاسی قرار گرفته و مانند همیشه، عدم انسجام و بیبرنامگی، ویژگی مشترک تمامی جریانهای سیاسی آن است. از اصلاحطلبان که هنوز درگیر اختلافات داخلی و بیتصمیمیاند تا اصولگرایانی که بهجای حرکت بر مدار ایدئولوژی، انتخابهای خود را به بازیهای پشتپرده گره زدهاند، همگی درگیر نوعی سردرگمی سیاسی هستند که بیش از آنکه به نفع مردم باشد، تنها موجب فرصتسوزی شده است.
در جریان اصلاحات، هنوز مشخص نیست که تصمیمگیریها چگونه و در چه سطحی انجام میشود. دیداری که ابتدا بهعنوان ملاقات ستاد جوانان دکتر پزشکیان با فرماندار اعلام شد، بلافاصله از سوی ستاد مرکزی تکذیب گردید؛ این تناقض آشکار، علاوه بر آنکه ضعف تشکیلاتی این جریان را نشان میدهد، حاکی از نبود یک راهبرد مشخص در تعامل با مدیران اجرایی است. در همین حال، انتصاب یک فرماندار غیربومی، که بهدلیل اختلافات درونگروهی تحریم شد، نشان داد که جریان اصلاحات در نهاوند بیش از آنکه به دنبال تعامل و نقشآفرینی باشد، گرفتار تشتت و بیبرنامگی است.
اما این تنها یک سوی ماجراست. اصولگرایان نهاوند نیز در سالهای اخیر نشان دادهاند که چندان در تصمیمگیریهای راهبردی، به اصول خود پایبند نیستند. نمونه بارز آن، انتخابات گذشته مجلس بود؛ جایی که بهدلیل عدم برنامهریزی و فاصله گرفتن از معیارهای ایدئولوژیک، گزینهای بهعنوان نماینده جریان انقلاب معرفی شد که قرابتی با این جریان نداشت. اتفاقی که یادآور سرنوشت جامعه مدرسین قم در انتخابات مجلس بود؛ همانگونه که حمایت آن نهاد از علی لاریجانی نتوانست مانع از شکست او شود، اصولگرایان نهاوند نیز در صورت تکرار چنین اشتباهاتی، از رسمیت و اعتبار در میان مردم ساقط خواهند شد.
در نهاوند، سیاستورزی نه بر اساس برنامهریزی و انسجام، بلکه بر مبنای تصمیمات مقطعی و پشتپرده صورت میگیرد. جریانهای سیاسی، بهجای تدوین راهبردهای مشخص، به تسویهحسابهای داخلی مشغولاند و نتیجه این روند، چیزی جز کاهش نفوذ سیاسی، دلسردی بدنه اجتماعی و فرصتسوزی برای توسعه شهرستان نخواهد بود.
اگر نهاوند بخواهد در مسیر پیشرفت حرکت کند، نه اصلاحطلبان میتوانند بدون تشکیلات منسجم و خطمشی مشخص راه به جایی ببرند، و نه اصولگرایان میتوانند با انتخابهای غیرحسابشده، انتظار همراهی مردم را داشته باشند. آینده سیاسی نهاوند تنها در صورتی به نفع مردم رقم خواهد خورد که جریانهای سیاسی، از این بیبرنامگی مزمن خارج شوند و سیاستورزی را نه بر مبنای جلسات پشت درهای بسته، بلکه با تکیه بر شفافیت، انسجام و پایبندی به اصول خود دنبال کنند.