نثاری و پروژه سد گرین؛ وعدهها، اظهارات پوپولیستی و وضعیت بلاتکلیفی

سفر اخیر وزیر نیرو به نهاوند و بازدید از سد گرین، بار دیگر نشان داد که نمایشهای تبلیغاتی در اولویت قرار دارند و نه حل واقعی مشکلات. این سفر که به نظر میرسد بیشتر به جهت مسیر حرکت وزیر به تویسرکان انجام شده بود، هیچ اقدامی عملی در راستای رفع موانع سد گرین نداشت. ادعای نماینده محترم نهاوند، آقای علیرضا نثاری، مبنی بر هماهنگی و دعوت ایشان از وزیر نیرو برای این سفر، در حالی مطرح میشود که به نظر میرسد اولویت اصلی برای شهرستان نهاوند باید رفع موانع سد و تأمین اعتبار آن باشد. اما متأسفانه، سد گرین که در یک سال اخیر تعطیل بوده است، همچنان درگیر چالشهای جدی است و حضور وزیر نیرو، بدون تدابیر عملی، هیچ راهحلی برای این مشکلات ندارد.
از گرهگشایی با ماده ۵۶ در دوره شهبازی تا گره کور ماده ۴۸ در دوره نثاری
حضور وزیر نیرو در این شرایط بیشتر به کوبیدن آب در هاون شبیه است تا اقدامی سازنده برای حل مشکلات مردم این منطقه. این سفر، اگر به همراه اقدامات عملی برای حل چالشهای سد گرین نباشد، تنها به افزایش ناامیدی و بیاعتمادی مردم دامن خواهد زد. آیا بهتر نبود قبل از این بازدیدهای نمایشی، فکری اساسی برای رفع مشکلات و موانع پیش روی سد گرین میشد؟ و یا حدأقل به وعدههای داده شده عمل میشد؟
سد گرین، که از همان ابتدا به عنوان پروژهای حیاتی برای تأمین آب شرب و کشاورزی شهرستان نهاوند مطرح بوده، نهتنها پیشرفتی نداشته بلکه با تغییر کارفرما از آب منطقهای همدان به وزارت نیرو، عملاً متوقف شده است. از تغییر پیمانکار گرفته تا مشکلات مالی و اجرایی، همگی باعث تعطیلی پروژه شده و هنوز هیچ پیمانکار جدیدی برای ادامه کار وارد پروژه نشده است. مشکلات مالی همچنان ادامه دارد و ماده ۴۸ که به پیمانکار این امکان را میدهد که در صورت عدم توان کارفرما برای پرداخت، پروژه را ترک کرده و خسارات خود را مطالبه کند، وضعیت بلاتکلیفی در پروژه را تشدید کرده است.
در دوره نماینده سابق، آقای علیرضا شهبازی، پروژه سد گرین با تخصیص اعتبار و پیگیریهای مستمر، حداقل به مسیر اجرا بازگشته بود. تخصیص مبلغ ۱۷۸ میلیارد تومان از محل ماده ۵۶ تا پایان ۱۴۰۲ و حمایتهای مالی دیگر، پروژه امیدهایی برای پیشرفت داشت. اما با آمدن آقای نثاری، نه تنها این امیدها محقق نشد، بلکه پروژهها یکی پس از دیگری به تعطیلی کشیده شدند و نهاوند همچنان درگیر بیبرنامگی است.
آیا این وعده هم سرنوشت دولومیت را خواهد داشت؟
این اولین بار نیست که مردم نهاوند وعدههای غیرقابل تحقق میشنوند. پروژههای مهمی مانند تعطیلی کارخانه کلسینه دولومیت که با جنجالهای رسانهای همراه بود، هنوز به نتیجه نرسیدهاند. در دوران نماینده سابق، اقدامات مثبتی در راستای راه اندازی و فعالیت کارخانه دولومیت کلسینه انجام شد، اما در دوران آقای نثاری، تنها شاهد شعارهای پوپولیستی و وعدههای بیپایان هستیم. حالا هم نوبت سد گرین است که با یک وعده غیرعملی دو سال دیگر معطل بماند.
اظهارات پوپولیستی و جایگزینی آن با اقدامات عملی
یکی از جملات عجیب نماینده نهاوند در سفر امروز وزیر نیرو، زمانی بود که گفت: “۱۵ سال خاکبازی را تعیین تکلیف کنید!” جالب اینجاست که تا به امروز، میلیاردها تومان هزینه صرف این پروژه شده است، اما همچنان شاهد وضعیت بلاتکلیفی هستیم. این نوع اظهارات بیشتر شبیه به شعارهای پوپولیستی است که هیچگونه راهحل عملی و قابل اجرایی برای حل مشکلات پروژهها ارائه نمیدهند. به جای اتخاذ تدابیر اجرایی و پیگیریهای مؤثر، تنها به حرفهای عوامپسند بسنده میشود که هیچگاه در عمل منجر به تغییرات مثبت نمیشوند. نتیجه این حرفهای پوپولیستی این شد که سد گرین تعطیل شد تا تعیین تکلیفهای بعدی و در نهایت، حرفهای تبلیغاتی جایگزین اقدامات عملی شد.
جمعبندی: مردم نهاوند نیاز به اقدام عملی دارند، نه وعدههای پوچ
این وعدههای بیپایان و شعارهای مردمپسند که هیچگاه در عمل به واقعیت تبدیل نمیشوند، تنها به افزایش بیاعتمادی و ناامیدی مردم نهاوند منتهی میشود. نمایندهای که به جای پیگیریهای عملی و تصمیمات کارشناسی، تنها به دنبال جلب توجه با حرفهای عوامپسند و وعدههای غیرقابل تحقق است، چه آیندهای برای پروژههایی حیاتی مانند سد گرین میتواند رقم بزند؟ مردم نهاوند نیاز به یک اقدام عملی دارند، نه وعدههای بینتیجه و شعارهای تبلیغاتی. اگر این روند ادامه پیدا کند، پروژه سد گرین هم همچون کارخانه دولومیت کلسینه، به سرنوشتی شبیه به فراموشی و بلاتکلیفی دچار خواهد شد.